معرفی روستا ... .

ساخت وبلاگ

از سابقة تشكيل اين روستا بيش از 150 سال نمي گذرد؛ چرا كه مردم اين روستا جزء عشاير كوچنده محسوب مي شدند. ييلاق آنها منطقه كلاخور ورزقان محسوب مي شد و براي قشلاق به اين روستا مي آمدند تا اينكه تصميم مي گيرند براي هميشه در اين قشلاق ماندگار شوند.

اين روستا از سه طايفة اينانلو، شاهسون و قجر (قاجار) تشكيل يافته است. گويش اين طوايف با وجود نزديكي به گله بان به هيچ وجه شباهتي به گويش گله باني ندارد.

مردم اين روستا در 5 ناحيه متمركز شده اند، كه مهمترين آنها اطراف مسجد و ميدان روستا     مي باشد در مورد وجه تسميه آن بايد گفت كه اين روستا چون به عنوان قشلاق عشاير بوده دامداري در آن رواج داشته است. اين قشلاق داراي آب و آبگير بوده و در كنار آن درخت و نیزار بسيار مي روئيده است. اين ني ها كه در تركي به آن قميش گفته مي شود در ساخت حصار مورد استفاده قرار مي گرفت و در اين حصارها آغل ساخته و اقدام به نگهداري دام مي نمودند. 

شواهدي بر حضور طوايف ترك در بخش يامچي وجود دارد. در مورد حضور برخي از قبايل ترديد وجود دارد مثل حضور ايل چومورلو كه از تركمن يموت محسوب مي شوند. (منطقه اي در نزديكي مزرعه خرمشاه يامچي به اين نام معروف است.) يا قوم مركيت كه از اقوام آلتايي (تركي ـ مغولي) محسوب مي شوند.( دو روستاي بخش يامچي به نام اين قوم مشهورند). در مقابل برخي اقوام غير ترك به صورت محدودي در بخش يامچي حضور داشته اند. مثل كردها و عربها. كردها براي نگاهداري گوسفند در يكانات حضور يافته اند. وجه تسميه آبادي ينگجه كرد از حضور كردها خبر مي دهد. آبادي عرب كهريز از حضور اعراب، آبادي مغولو از حضور مغولها حاكي است.

مهمترين طوايف ترك بخش يامچي اغوزها، افشارها (تيره قرقلو)، قجرها، شاهسونها ، اينانلوها  مي باشند. اين ترك ها بيشتر از تركهاي غرب محسوب مي شوند و ويژگي هاي نژادي آنها به اين شعبه تركها مربوط مي شود، هر چند آميختگي هايي با ساير نژادها در آنها وجود داشته است.

 ب) ايل قرخلو در يامچي

اين قرخلو (قرقلو) تيره اي از ايل افشار است .برخي ايل افشار را از جنس تركمان مي‌شناسند كه مسكن و ماواي قديم آنها تركستان بوده است. ولي سعيد نفيسي اعتقاد دارد كه جماعت افشار و برخي نظايرشان از دودة تركمانان نبوده و در تركستان نيز استقرار نداشته‌اند، بلكه گروهي از تركان غربي و خويشاوند نزديك خزرها، قبچاق ها و بلغارها و بنجاكها بوده و از حول و حوش قرن پنجم ميلادي در ماوراء قفقاز بسر مي برده اند. بر اساس اين عقيده، تيره ها و طوايف متعدد مزبور، در حدود قرن هشتم هجري از مستقر خويش مهاجرت كرده و به سوي شام رفته اند. اينان نزديك دويست سال پس از هجوم مغولان و در قرن دهم هجري، از شام به ايران آمده اند و در آذربايجان توطن گزيده اند بر اين اساس به احتمال ايل قرقلو در قرن دهم در يامچي مسكن گزيده اند.

محرز است كه دسته هايي از ايل افشار كه در نواحي خراسان، همدان، قزوين، قم و ساوه و ديگر نواحي مركزي ايران پراكنده شدند، عمدتاً در زمان شاه عباس اول به نقاط مزبور مهاجرت كرده اند. كسروي نظري ديگر دارد. وي ورود ايل افشار (قرقلو) را در زمان سلجوقيان مي داند. او معتقد است كه "شلمه" نامي از ايل افشار در زمان سلجوقيان در خوزستان فرمانروايي مي كرد. لكمارت در اين زمينه مي گويد : راجع به اصل قبيلة افشار نيز تا اندازه اي بين مورخان ترديد است، ولي دلايل بر اين كه ايل افشار اصلاً ترك است قوي تر به نظر مي رسد. رشيدالدين فضل الله همداني مورخ معروف، افشارها را قبايل ترك كه در دشتها پراكنده اند مي داند و مي گويد «اوشار» موسس قبيله در جناح چپ ارتش جوش اوغوز كه از سران معروف ترك به شمار مي آيد جنگيد. از نظر اين مورخ ايل افشار (قرقلو) شعبه اي از تركهاي اوغوز محسوب مي شوند. در مورد كلمه «اوشار» كه كلمه افشار از آن مشتق شده است آمده كه اين كلمه به كسي اطلاق مي شود كه كاري را به سرعت انجام مي دهد. برخي از محققان نسبت دادن افشاريان و قاجاريان را به اوغوزها رد مي كنند.

لكمارت اشاره مي كند كه در قرن سيزدهم ميلادي افشارها در برابر مغولها به طرف باختر روي آورده و ابتدا در آذربايجان و سپس در ساير نقاط ايران پراكنده شده اند.

در حال حاضر ايل افشار از بزرگترين ايلات ايران محسوب مي شود كه در آذربايجان، خراسان، سيستان، كرمان، فارس، خوزستان، زنجان، همدان و جاهاي ديگر پراكنده اند. در وجه تسميه اين ايل ميرزا رشيد اديب الشعرا در تاريخ افشار آورده است نژاد طايفه چنانكه در باب سير ضبط    كرده اند "اوشاربن يولد و زخان بن ... كه پسر قراخان و ايلخان خداپرست ... بوده مي رسد. و از وي نيز به چند واسطه به ترك بن يافث بن نوح منتهي مي گردد و اين طايفه در ممالك خراسان و فارس و آذربايجان و آران توطن گرفتند." نظر اديب الشعرا از اين نظريه كه ايل افشار را به واسطه چندين نسل به حضرت نوح (ع) منتسب مي كند در نوع خود جالب است.

برخي ديگر از محققان ايل افشار (قرقلو) را از قبايل پارت اشكاني دانسته اند كه در زمان تسلط تركمانان در شمال خراسان بر اثر اختلاط و آميزش با تركها، زبان تركي را اخذ كرده اند. برخي نام آنها را از اويشرخان، اوشار، يا آووشار از نبایر هلاكوخان مغول مي دانند كه در دوره فتوت از شيعيان و صوفيان صافي و مريدان شيخ صفي الدين اردبيلي بوده اند و در تاسيس دولت بزرگ صفوي در ركاب شاه اسماعيل جانفشاني ها نموده اند. اين ايل در آغاز دو شاخه اصلي داشته قاسملو و قرقلو كه شاه اسماعيل قرقلو را از آذربايجان به شمال خراسان كوچانيد و در ابيورد و باخزر و جنوب مرو مسكن داد.

افشارها در تماد بلاد ايران پراكنده اند و همه جا اسكان يافته اند. در آذربايجان به افشار ارومي شهرت دارند. شعبه اي از اين ايل به جنوب سلسله جبال زاگرس كوچانيده شده كه بعداً به خوزستان رفته و امروز در پيرامون شوشتر جاي دارند كه به افشارگندزلو معروف اند .اين طايفه زبان تركي را فراموش كرده به زبان مردم شوشتر سخن مي گويند.

وجود روستايي به نام افشار در منطقه جلفا حاكي از حضور ايل افشار در منطقه شمال آذربايجان دارد. شعبه اي از ايل قرقلو بر خلاف سايرين به خراسان و نقاط ديگر ايران مهاجرت ننموده و در يامچي مسكن گزيده اند. محل اسكان آنها در محله بازار يامچي مي باشد و براي مدت كوتاهي محل زندگي آنها به محله قرخلو معروف بوده است.از نظر من طایفه اویشانلو محله کیخالی در اصل افشارلو است که به تداول به ایشانلو تغییر یافته است. نكته جالب در مورد ايل قرقلو اينكه ميرزا مهدي خان نادرشاه را از ايل قرقلو مي داند.

 ج) ايل قاجار و شاهسون هاي بخش يامچي

كلمه قاجار ظاهراً مشتق است از قجر (gajar) كه در تركي جغتايي به معني تندرو آمده است. برخي از مورخان، قاجاريه را از اولاد ترك پسر يافت بن نوح مي دانند.

نعمت الله قاضي شكيب مولف كتاب "ايل قاجار در پهنه تاريخ ايران "معتقد است كه ايل قجر از دودمان چنگيزخان مغول نيست. قاجارها نه ازبكند و نه مغولي و نه تركمن، بلكه از تركان غربي درياي خزر و از گروه تركان ماوراء قفقاز شاخه اي از قبيله بزرگ سالور محسوب مي شوند.

تركمانان آق قويونلو كه پيش از شاه اسماعيل صفوي در ايران قدرتي به هم رسانيده بودند با قاجاريه قرابت نزديكي داشتند. بيشتر مردم قاجار ابتدا در حدود آذربايجان، گنجه، و ايروان مستقر شده اند. شاه عباس از نفوذ آنها نگران بود به اين جهت آنها را به سه دسته تقسيم نمود. يك قسمت را به مرو و خراسان، دسته ديگر را در قره باغ ساكن گردانيد و دستة آخري را در استرآباد و گرگان مستقر ساخت. به احتمال قوي ايل قجر يامچي بعدها از قره باغ آذربايجان شمالي به بخش يامچي مهاجرت نموده اند.

در روستاي قميش آغل يامچي طايفه اي از عشاير ساكن شده قجر (قاجار) وجود دارد. اين طايفه به همراه دو طايفه ديگر شاهسون و اينانلو جمعيت اين روستا را تشكيل مي دهند.

ايل قاجار در روزگار حكومت مغول بر ايران به اين كشور كوچ كرده اند و سپس در نواحي ارمنستان سكني گزيده اند. به هنگام تشكيل سلسله صفوي توسط شاه اسماعيل، اين طايفه نيز در شمار ايلاتي بودند كه به ياري وي پرداختند. مهمترين قبايلي كه هسته اصلي نيروي قزلباشان را تشكيل مي دادند؛ تكلّو، روملو، شاملو، استاجلو، ذوالقدر، افشار و قاجار نام داشتند. از طوايف ديگر مي توان به حمزه لو اشاره نمود. اين طايفه از طوايف يكان كهريز محسوب مي شود.

در چگونگي ايجاد ايل شاهسون به نقل از بستان السياحه چنين آمده است كه جمعي از نمك بحرامان قزلباشيه بر شاه عباس خر.ج كردند و پاي جرات و جسارت پيش ندادند، شاه فرمود :«شاه سون گلسون» يعني هر كه شاه را دوست دارد بيايد، لهذا از هر فرقه عده اي آمدند طاغيان شاه را شكست دادند، پادشاه آن جماعت را شاهسون نام نهادند.

اصولاً شاهسون ها نمونه آشكاري است از ايل كه هسته اصلي و اوليه آن بر خلاف غالب عشاير ايران كه اصل آنها مبتني بر خويشاوندي نسبي پدر تبار است، عامل سياسي ونظامی در ایجاد آن نقش اول را داشته است .پس از سرکوب مخالفان توسط جماعت شاهسون، آنها ترجيح داده اند كه همچنان در كنار همديگر بمانند و بر اين اساس هستة ايل شاهسون گذاشته شده است. بر اين اساس شاهسونها در اصل از تركهاي طوايف ديگر مي باشند. ايل قاجار با ايل افشار از نظر خواستگاه شباهت زيادي دارد. برخي از محققان اين دو ايل را از نظر نژادي به تركهاي غرب منتسب مي كنند و مي گويند آنها گروهي از قبايل ترك زبان ساكن در ديار بكر و شام بودند كه دويست سال پس از مغولها به ايران (آذربايجان) مهاجرت نموده اند.( شاخه اي از ايل قاجار در استرآباد و گرگان بودند توانستند حكومت را به دست بگيرند). حكومت قاجارها در ايران از سال 1174 هجري شمسي يعني زمان تاجگذاري آقامحمدخان در تهران آغاز گشت و از اين طايفه هفت تن يكي پس از ديگري به حكومت رسيدند كه نخستين آنها آقامحمدخان و آخرين آنها احمدشاه است.

طايفه قاجار روستاي قميش آغل احتمالاً شاخه اي از ايل قاجار بوده كه با عشاير اينانلو و شاهسون داراي ييلاق و قشلاق مشتركي بودند. امروزه اين سه طايفه روستا، به لحاظ  مناسبت هاي قومي در همديگر ادغام شده اند.

 

د) ايل محمد خانلو ارسباران در يامچي

يكي از طوايف ترك بخش يامچي طايفه محمدخانلو مي باشد اين طايفه جزء طوايف خوشنام ارسباران محسوب مي شود. كه شاخه اي از آن از ارسباران به يامچي مهاجرت نموده اند. ييلاق آنها مهار پهنلو نزدیک روستای زنوزق بوده است و قشلاق آنها در بخش يامچي قرار داشت.

آنها به تدريج در يامچي ماندگار شده اند. يكي از انگيزه هاي طوايف ديگر در پذيرش آنها در امان ماندن از خطر اشرار و دزدان بواسطه سلحشوري و شجاعت اين طايفه بود. ديگر طوايف يامچي به تدريج همراه اين طايفه به ييلاق مهار پهنلو مي رفتند و اين امتياز مهمي براي مردم يامچي بوده است. به تدريج آنها در محله كيخالو يامچي ساكن شده اند. يكي از دلايلي كه برخي زبانشناسان لهجه يامچي را در نزديكي هاي آغ چاي به لهجه قره داغ نزديك دانسته اند ،شايد به دليل حضور اين ايل و تأثير آنها در لهجه يامچي بوده است.

  م) ايل اينانلو در يامچي

ايل اينانلو از قديمي ترين طوايف ايراني ترك مي باشد و امروزه در تمام نقاط ايران پراكنده هستند. اصل اين ايل از تركستان است و در زمان مغولها به ايران آمده اند. شاخه هايي از اين ايل به فارس مهاجرت نموده اند و شاخه ديگر در خلخال جزء عشاير شاهسون محسوب مي شوند. شاخة كوچكي از اين ايل در بخش يامچي زندگي مي كردند .آنها در بالاي جادة مرند ـ خوي و در كنار رودخانة آبي چاي و در كنار روستاي قاپليق زندگي مي كردند. ييلاق آنها در گور آخور ورزقان (ارسباران) و قشلاق آنها در قرمزي قشلاق، قرخلار، گزافر، قميش آغل و قوش قريه، قاپليق و خلخال مرند بوده است. به تدريج افراد اين ايل به همراه شاهسونهاي متحدشان تصميم گرفته اند كه در قشلاقهاي خود بمانند و به اين ترتيب سنگ بناي روستاهايي نظير قميش آغل و قوش قريه در بخش يامچي گذاشته شده است.

ايل اينانلو در استان فارس يكجا نشين است ولي در گذشته ييلاق ـ قشلاق مي كرده است اين ايل به همراه 4 ايل ديگر (بهارلو، نفر، عرب و باصري) در دورة قاجاريه (1275 هـ.ق) اتحاديه اي به نام ايلات خمسه فارس بوجود آوردند. در واقع جمع اين ايلات اتحاديه اي است سياسي كه دولت مركزي در برابر نفوذ و قدرت روز افزون قشقايي ها به تشكيل آن دست زده است.

ايل اينانلو به همراه شاهسونهاي بخش يامچي از طريق جادة دوه چي يامچي اقدام به كوچ  مي نمودند. گاهي نيز ار طريق مسير رودخانه فصلي آغ چاي كه فاقد آب بوده اقدام به كوچ  مي نمودند و اين براي مردم يامچي بسيار جذاب بوده است.

فیلم جدید «اژدها» در روستای قمیش آغل... ....
ما را در سایت فیلم جدید «اژدها» در روستای قمیش آغل... . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gamishaghol بازدید : 227 تاريخ : چهارشنبه 10 آبان 1396 ساعت: 18:50